احمد امین مصری از نویسندگان سنی که قلم تندی بر ضد شیعه هم دارد، درباره تعیین جانشین توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مینویسد:
رسول خدا (ص) وفات یافت ولی جانشن تعیین نکرد، و چگونگی انتخاب آن را هم بیان نکرد و مسلمانان با سختترین و پرخطرترین مسأله مواجه شدند! (احمد امین، فجر الاسلام، ص 225)
نویسنده دیگر سنی، ابن خلدون مینویسد: محال است که جامعه را بدون رهبر و سرپرست رها کرد که عامل درگیری میان مردم و سیاستمداران گردد؛ بدین جهت در هر اجتماعی نیاز مبرم به تعیین حاکمی است که جامعه را از هرج و مرج باز دارد! (مقدمه ابن خلدون، ص 187)
از سوی دیگر روایات فراوانی در کتابهای اهل سنت وجود دارد که معاصران عمر، نسبت به تعیین جانشین به او تذکر میدادند. (مثل تذکر حفصه و عبدالله، فرزندان عمر به پدر؛ ر. ک: صحیح مسلم، ج 6، ص 5؛ باب الاستخلاف و ترکه)
حتی از معاویه نقل شده که گفته من میترسم امت پیامبر را مانند گله بدون چوپان رها کنم (!) و به دنبال بیعت برای یزید بود! (تاریخ طبری، ج 4، ص 226)
و اکنون سؤال مهم از اهل سنت و امثال احمد امین مصری آن است که آیا عمر و معاویه و ابن خلدون و احمد امین میفهمند که رها کردن جامعه نوپای اسلامی بدون رهبر و جانشین پیامبر خطرناک است؛ اما پیامبر که از سرچشمه زلال وحی سیراب میشود، چنین ضرورتی را درک نمیکند؟!
پیامبری که برای خروج کوتاهمدت از مدینه هم جانشینی تعیین میکرد، چگونه برای بعد از خودش کسی را به عنوان جانشین تعیین نکرده است؟!!!!